عکس هاي فرهاد دريا موسيقي دان افغانستان
فرهاد دريا در شهر کابل در خانوادهاي بيات که از شهر قندوز بودند به دنيا آمد
نام اصلي: فرهاد ناشر
نام مستعار: فرهاد دريا
تولد: 22 سپتامبر 1962کندز، افغانستان
مليت: افغان
سبک(ها): پاپ، دنس، غزل، موسيقي کلاسيک
ساز(ها): هارمونيوم، ساز کليدي، گيتار
فرهاد ناشر با نام هنري فرهاد دريا در 31 شهريور 1341 (22 سپتامبر 1962)در کابل، افغانستان متولد شد. موسيقيدان، خواننده، بازيگر و فعال حقوق بشر افغان و تأثيرگذارترين هنرمند افغانستان از دهه 1980 تا کنون ميباشد. فرهاد دريا به عنوان يکي از برترين موسيقيدانان افغانستان نه تنها توسط موسيقياش بلکه توسط اعمال خيرخواهانه و وطنپرستياش نزد مردم افغانستان شناخته ميشود و از سال 2006 تاکنون سفير صلح سازمان ملل متحد در افغانستان ميباشد.
فرهاد دريا به عنوان يکي از برترين موسيقيدانان افغانستان است
فرهاد دريا در شهر کابل در خانوادهاي بيات که از شهر قندوز بودند به دنيا آمد. دريا در مدرسه (مکتب) متوسطه شيرخان در کندز درس خواند، که البته نام اين مدرسه از نام پدربزرگش، شيرخان، گرفته شده بود. او اولين گروه موسيقي خود را با نام نيستان تشکيل داد، او بعداً از دبيرستان حبيبيه فارغالتحصيل شد. بعد از دبيرستان او در دانشگاه پليتکنيک کابل و بعداً در دانشگاه کابل به تحصيل مشغول شد.
در همين زمان بود که اولين گروه موسيقي حرفهاي خودش را با نام گروه باران شکل داد. خود گروه به دليل ترانههاي غيرسنتيشان آنقدر موفق نبودند؛ اگرچه چهرههاي آنها در بين مردم شناخته شد، فرهاد دريا، اسد بديع، مختار مجيد و جاويد راهي که ار اعضاي اصلي اين گروه بودند. او در حال درس خواندن در دانشگاه، براي ديگر خوانندهها موسيقي زير نام مستعار ابر موسيقي مينوشت. در سال 1988 در دانشگاه به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه کابل شناخته ميشد و براي يکسال پيش از رهسپار شدن به اروپا، موسيقي کلاسيک اروپايي را خواند.
بعد از سفر به پراگو و هامبورگ به پاريس رسيد و با “‘سلطانه امام” آشنا شد. آن دو در 1993 ازدواج کردند و به ايالات متحده در 1995 رهسپار شدند و در حال حاضر در ويرجينيا ست دارند. اولين فرزند او در سال 1996 پسري با نام هجران دريا به دنيا آمد.
فرهاد دريا افزون بر زبان فارسي که زبان مادري اوست، به زبانهاي پشتو، ازبکي و هندي نيز آواز مي خواند.
فرهاد دريا از شخصيت عالي و پسنديده اي برخوردار است. در بيشتر کنسرتهايش با پتلون کاوباي (نوعي لباس افغاني)، پيراهن و تنبان افغاني و لنگي ظاهر مي شود. آقاي دريا معتقد است که با اين پوشش ميتواند به مردم جهان بگويد که مردم افغانستان خشن نيستند.
آهنگ هاي فرهاد دريا
فرهاد دريا ميگويد: که هميشه در خوابهاي کودکياش، خود را به صورت يک “سوپرمن” ميديد که پرواز ميکرد تا کساني را که گرفتار مشکلي شدهاند، نجات بدهد.
او ميگويد: “روزي به پسرم هجران كه هنوز مكتب نمىرفت، غذا مىدادم. او هم مانند بيشتر کودکان همسنش در نان خوردن (غذا خوردن) مشكل داشت. يك روز گفتم، مىفهمى كه چند مليون دخترك و بچه کوچک به سن و سال تو غذا خوردن را بسيار دوست دارند اما چيزي براى خوردن ندارند؟ و تو كه شكر هر چيز دارى، نمىخورى؟ هجرانك براى چند لحظه خاموش ماند و ناگهان گفت بابه دريا، پس چرا به آنها نان نميدهي؟”
فرهاد دريا ميگويد که اين حرف پسرش، او را به ياد خوابهاى كودكيش انداخته و با خود انديشيده که شايد تقدير همين است که دست ديگران را بگيرد.
فرهاد دريا در سال 2003 بعد از 13 سال دوري از کابل دوباره به اين شهر بازميگردد اما کابل را پر از کودکاني مييابد که يا کار ميکردند يا هم در کوچه و خيابان شهر سرگرم گدايي بودند.
او ميگويد که انتخابش مشخص بود. چون فکر ميکرد که هجران به او وظيفه سپرده تا به کودکان محروم کمک کند.
از همان سال کار براي کودکان خياباني در افغانستان را به صورت جدي آغاز ميکند.
فرهاد دريا معتقد است که بيشتر کودکان افغان، بيآنکه دوره کودکي را بگذرانند، نقش و مسئوليت بزرگسالان را به دوش ميکشند.
فرهاد دريا بر اين باور است که خانواده، وطن اصلى كودك است. براى آن كه او از مزاياى كودك بودن بهرهمند شود، نياز دارد تا در دامن يك خانوادهاي سالم، كه از وظايف خود و حقوق خود و فرزندان خود آگاه باشد، پرورش يابد.
فرهاد دريا موسيقيدان، خواننده، بازيگر و فعال حقوق بشر افغان و تأثيرگذارترين هنرمند افغانستان است
کارهاي فرهاد دريا :
1990—2003
او در طول سالهاي 1980 تا 1990 چندين آلبوم را عرضه کرد که بيشتر آنها با موضوع ورود شوروي به افغانستان و جنگ و آوارگي مردمش سروکار داشت. بيشتر موسيقياش در مورد مردم افغانستان و يکپارچگي آنان بود. آلبوم او در سال 2003، سلام افغانستان که اولين آلبوم او بعد از سالهاي جنگ در افغانستان بود، با همين موضوع سروکار دارد. او جزو اولين هنرمنداني بود که بعد از ورود ايالات متحده به افغانستان به کشورش بازگشت و کارهاي فرهنگي و بشردوستانهاش را آغاز کرد. اين تلاشهايش او را يکي يکي از برترين موسيقيدانهاي افغانستان و «بهترين خواننده سال» در کشورش و همچنين در دانمارک تبديل کرد. دريا در اين مدت بيش از 18 آلبوم موسيقي عرضه کرد.
2003—2008:سفير صلح سازمان ملل
از سال 2003 تاکنون فرهاد دريا روي پروژههاي خيرخواهانه و بشردوستانه خويش کار ميکند. او همچنين در عملکردهاي صلح و انتخابات با دولت افغانستان همکاري ميکند. او در سال به عنوان «سفير حسن نيت و صلح» سازمان ملل در افغانستان انتخاب شد. او از سال 2003 تاکنون فعاليتهاي زيادي در عرصه کمک به کودکان خياباني داشت و کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان نيز در سال 2006 از اين هنرمند، به خاطر «خدماتش در زمينه حقوق بشر» قدرداني کرد. او از سوي سازمان ملل متحد به عنوان «بهترين مدل نسل کنوني افغانستان» شناخته شد و از او به خاطر کمکهايش به صلح قدرداني شد.مراسمي نيز با نام «روز سپاس از دريا» در کابل به خاطر کمکهاي مالي و بشردوستانه دريا برگزار شده بود.
زندگي نامه فرهاد دريا
2008:آلبوم هه! و کنسرت تاجيکستان
در سال 2008، دريا آلبوم بينالمللي و استوديويياش با نام هه! (به انگليسي: !HA) را عرضه کرد. اين آلبوم يک اثر بسيار موفق در افغانستان بود. ويدئو «نزديک شدن» از همين آلبوم در تلويزيون ملي افغانستان عرضه شد که يکي از آثار موفق در همان سال به حساب ميآمد. او در اين آلبوم بيشتر از ترانههاي وطنپرستانه استفاده کردهاست.
2010— تاکنون
در 14 سپتامبر 2010 فرهاد دريا کنسرتي را در شهر هرات در بين هوادارانش انجام داد. بلافاصله پس از پايان کنسرت حملهکنندهاي انتحاري سوار بر موتورسايکل، بمب خود را انفجار داد که باعث زخمي شدن 13 نفر شد. در اين حادثه به فرهاد دريا آسيبي نرسيد. جنرال مجيد روزي، فرمانده پليس بخش غرب افغانستان، بيان کرد که هدف اين انفجار ايجاد رعب وحشت و پراکندهشدن شرکتکنندگان اين کنسرت بودهاست. اين انفجار از سوي تمامي مردم افغانستان و مقامات افغان محکوم شد و فرهاد دريا اعلام کرد که اينطور حوادث نميتواند پيشروي او و ديگر فعالان حقوق بشر را از کمک به صلح براي مردم افغانستان بگيرد.
آلبوم هاي فرهاد دريا
آلبومهاي فرهاد دريا :
يار بي وفا
راه رفته
محلي
زارو جانه
باران
غزل
بلبل آواره
مازديگر
بزم غزل
مهرباني
بيگم جان
آتش پرچه
افغانستان
زنده در سانفرانسيسکو
شکر
در سرزمين بيگانه
قبيله عاشق
گُلم گُلم
سلام افغانستان – 2003
هه! – 2008
ياهو – 2008
درباره این سایت